ریاضی آسان است اگر… (قسمت اول)
تفکر یک معلم به عنوان اصلی ترین عنصر در فرایند یادگیری درارائه محتوای کتاب های درسی بسیار مهم است . مسئولیت اصلی معلم ، شناخت و نحوه استفاده از روشها و الگوهای تدریس در این فرایند یادگیری است . امروزه پس از تغییرات کتاب های درسی نقش آموزگار در گذر از تفکر با تدریس یک معلم رفتارگرا (که مرتبا بر تکرار و تمرین محض ریاضی به صورت یکطرفه از معلم به دانش آموز است) به سمت یک معلم سازنده گرا (که معتقد است افراد وقتی فعالانه دانش و ادراک خود را بسازند بهتر مفاهیم را یاد می گیرند) تعیین شده است . در گذشته نقش آموزگار به عنوان نقش انتقال دهنده اطلاعات برای پر کردن انبار ذهن دانش آموز بود و زمانی برای مفهوم سازی در کلاسهای درس و خارج از آن صورت نمی گرفت . یک معلم سازنده گرا نقش یک تسهیل کننده ، مشاور و راهنما را برای دانش آموز ایفا می کند .یک معلم سازنده گرا معتقد است هر انسانی با ساختار شناختی خود است که عالم را در ریاضیات می بیند و آن را از لحاظ علمی و اخلاقی تفسیر می کند .این ساختار شناختی در تعامل با اطلاعاتی که از محیط به او می رسد شکل میگیرد . آموزگاری که قصد دارد ریاضیات را برای دانشآموزان خود آسان کند باید ابتدا بپذیرد که رفتاری مانند یک معلم سازنده گرا داشته باشد .او باید فعالیتهای دانش آموزان را ((مفهوم محور)) انتخاب کند تا بتواند تفکر دانش آموزان را فراتر از واقعیت ببرد . آموزگار باید روی مهارت هایی مانند پرسشگری ،مشاهده ،گفتگو و دست ورزی تاکید بیشتری کند. او باید با سبک های یادگیری( دست ورزی، تصویری و کلامی) آشنا باشد و بتواند در هر مرحله از تدریس سه سبک را با توجه به تفاوت های فردی دانش آموزان خود اجرا کند . او باید با اصول مهم ریاضی (اصل حل مسئله ،اصل بازنمایی ، اصل اتصال ، اصل استدلال و اصل کلامی) آشنا باشد و در تدریس خود از اصول ریاضی پیروی کند. در مقاله های بعدی به بیان کامل سبک های ریاضی و اصول ریاضی خواهیم پرداخت . با ما باشید . . .